نظر یکی از مخاطبان در صفحه اینستاگرام دالی باعث نوشتن این مطلب در نکته روز شد. برنده و بازنده داشتن یا نداشتن بازیها و فواید هر کدام مطلبی است که در این بخش به آن اشاره خواهد شد.
بازی مهمترین فعالیتی است که یک کودک در طول زندگیش انجام میدهد و به خصوص این فعالیت در چند سال اول زندگی برای کودک نقشی حیاتی در زمینه یادگیری ایفا میکند. فرصت تجربه و فکر کردن در خلال بازی برای کودک فراهم میشود. به قول دکتر عشایری «بازی پیش فکر کودک است». وقتی کودک با والدین یا مربیانش بازی میکند میآموزد که چگونه با دیگران تعامل کند و همراهی و حمایت را فرا میگیرد. اما همین کودک در بازی با همسالانش نکات دیگری همچون رقابت، حسادت و رفاقت را میآموزد. زمانی که کودک دستش را برای گرفتن یک وسیله بازی در مقابل والدین دراز میکند والدین معمولا وسیله را در اختیار کودک قرار میدهند اما ممکن است همسالان ترجیحات متفاوتی داشته باشند. در این صورت است که معانی دیگر در بازی شکل میگیرد.
بازی شکل دادن فرصتهایی برای کودک به منظور آزمون و خطا، تجربه و یادگیری است. به همین منظور در بازیهایی که بیشتر هدف آموزشی دارند کمتر برد و باخت دیده میشود چون اولویت اول یاد دادن و یاد گرفتن محتوایی است که بازی قصد آموزش آن را دارد. وقتی بازی برد و باختی ندارد کودک زمان بیشتری را با فراغ بال به بازی میپردازد، قوانین بازی را به چالش می کشد و جنبه های دیگری را در بازی پیدا خواهد کرد که در یک بازی برد و باختی کمتر فرصتی برای رسیدن به این تجربه ها باقی می ماند.
وقتی فرصت بیشتری در اختیار کودک است او به کنکاش بیشتری در تجربه های کسب کردهاش می پردازد و روابط دنیای واقعی را بیشتر کسب میکند. رسیدن به هدفی که تنها برنده بودن نتیجهاش باشد فرصت تکرار و تمرین را از کودک میگیرد چرا که قوانین بازی این امکان را به کودک نمیدهد در عین حال کودک جنبه های دیگر بازی را کمتر می بیند چرا که می خواهد به سرعت به آنچه که رقابت میطلبد برسد.
از سوی دیگر بازی که جنبه برد و باخت ندارد به والدین و مربیان کودک میتواند در شناخت نیازهای کودک کمک کند. چرا که بازی جنبه تشخیصی نیز دارد و میتوان با دقت در رفتار کودک در حین واکنش به محرکات، متوجه شد کدام بخش نیاز به تقویت بیشتری دارد و در نتیجه بازیها و مسیری را انتخاب کرد که نیاز کودک را تامین کند. این کار در بازی رقابتی معمولا فدای سرعت و پیروزی میشود.
خب همه اینها یعنی اینکه بازی که برنده دارد و رقابتی است بدون فایده است و نباید انجام داد؟
داشتن برنده و بازنده در بازی بد نیست و قصد سایت دالی هم این نیست که بگوید چنین بازیهایی را از زندگی کودکتان محو کنید. این دسته از بازیها هم محتواهای آموزشی دیگری برای کودک دارد همچنان که بیان شد در این گونه بازیها کودک رقابت، حسادت و همینطور روابط اجتماعی و هیجانی اش را شکل میدهد و محدودیتها را شناخته و حس تلخ شکست را متوجه میشود. او متوجه این نکته میشود که دنیا همیشه برای ما جای برنده بودن نیست. گاهی باید مسیر تلاش را تغییر داد و شیوه های دیگری را امتحان کرد تا بتوان برنده بود. همچنین بازیهای رقابتی هیجان زیادی تولید میکنند که ما را به انجام دوباره آن ترغیب میکنند. کودکی که در بازی پیروز می شود حس اعتماد به نفسش تقویت می شود.
اما همچنان که این بازی مزایایی دارد معایبی نیز دارد. در نظر بگیرید که هر کودکی بنا به توانمندیهایش در یک سری از فعالیتها خوب یا بد است. وقتی در حین بازی، کودکی با توانمندی متوسط علیرغم تلاشش در یک بازی شکست می خورد در یک بازی رقابتی این تلاش نادیده گرفته می شود. هیچ کس در یک بازی رقابتی کودک را برای یک عملکرد متوسط تشویق نمی کند. حال اینکه در یک بازی بدون برد و باخت هر کودک بر اساس میزان تلاشش تشویق می شود و هر بار عملکرد او با خودش مقایسه خواهد شد. یک بازی رقابتی گاهی کودک را از تلاش مجدد منصرف می کند. چه کودک برنده باشد یا بازنده. اگر برنده باشد ترس از دست دادن موقعیت و جایگاه برنده او را از ادامه تلاش منصرف میکند و اگر بازنده باشد ترس شکست مجدد. در حالیکه در یک بازی بدون برد و باخت همیشه برای کودک فرصت و شانس مجددی برای تلاش دوباره هست. با این حال تمام این مطلب انکار یکی و اعتبار بخشی به دیگری نیست. هر بار میتوان بر اساس هدفی که بازی تعیین میکند یکی از این دو شیوه (بازی رقابتی، بازی بدون برد و باخت) را انجام داد. بیشترین هدفی که سایت دالی دنبال میکند برنامه آموزشی برای کودکان و تقویت توانمندیهای آنان است. بنابراین در اکثر مطالب تاکید بر روی تشویق کودک به تلاش مجدد و فرصت دادن به او و حذف کلمه برنده و بازنده است. این مطلب به این معنا نیست که بازیهای رقابتی خوب نیستند. بلکه هدف سایت جایگاه بازیها را مشخص میکند.
شاید این نکته هم از زبان یکی از اساتید دانشگاه آکسفورد، جان هوگز، بد نباشد. او بیان میکند به طور کلی وقتی هدف آموزش است بازی برد برد بهتر از بازیهای برد باخت است. البته در این بازیها هم به اندازه کافی باید چالش وجود داشته باشد که افراد حسی از دستیابی و رسیدن را در بازی داشته باشند و سطح سختی آن باید در حدی باشد که هر کس به اندازه توانش قادر به رسیدن به سطح از سختی باشد. البته کمی استفاده از حس رقابت نیز در بازی برد برد باعث تغییر در روال آموزش خواهد بود.